قرار شده بود که درباره اشتباهاتی که در آموزش زود هنگام خواندن به بچه ها وجود داره صحبت کنم.
یکی از روش هایی که توی ایران به اسم روش آموزش زبان مطرح شده و با افتخار خیلی از آموزشگاه های زبان کودک میگن ما بر اساس روش فونیکس به بچه ها آموزش میدیم ،همین روشیِ که عرض کردم همین روش فونیکس...
این نکته رو خدمتتون بگم که استفاده از روش فونیکس در کشورهای غیر انگلیسی زبان از جمله ایران برای آموزش زبان مثل زدن سرنا از سمت گشادشه..
به خاطر این که روش فونیکس در کشورهای انگلیسی زبان اختراع شده که به بچهها خواندن یاد بدن یک روش آموزش خواندنِ نه روش آموزش زبان.
گیرم که بچههای ما هم از لابه لاش واژگانی رو یاد می گیرند ولی تاکید این روش بر یاد دادن صداها و نشان دادن ما به ازای حروفی این صدا ها هست..
مثلاً میاد و میگه ش sh = و یک sh را روی صفحه نشون میده و بعد تصویر کفش رو نشون میده میگه "شو" و نوشته ی shoe را به بچه ها نشون میده و همینطور میره جلو، کتابش هم به همین شکل هست .
تازه این جالبترین شیوه اس شیوه ای است که توی فیلمهاش وجود داره وگرنه کتابهاشون که خوب فقط نوشته هست و ممکنِ با هر لهجه بدی اینجا خونده بشه،
ولی نکته اینجاست که اولاً بچه باید زبان رو باهاش آشنا باشه وقتی که میگیم شو(shoe) تازه نخواد با این واژه آشنا بشه شو(shoe) را از قبل بشناسه و بعد خوانشش رو یاد بگیره، این یک موضوع...
یکی هم پیچیدگی هایی هست که توی خطوط وجود داره..
مثلا همین sh(ش) در انگلیسی: صدایsh(ش) را ما در زبان انگلیسی داریم ولی در الفبای لاتین که برای نگارش زبان انگلیسی استفاده میشه ما حرف (ش) رو نداریم و از ترکیب دو حرف h و s استفاده می کنیم تا صدای (ش) بده و حالا باید بچه براش جا بیفته که این (سهوئه) نیست این شوِ(shoe) و به نظر من اگر یه بچه ای بگه نه من قبول ندارم این "سهوئه" است این "شو" نیست، این بچه باهوش تره ولی ما باید به زور تو ذهن بچه این رو قرار بدیم که نه، شما حق نداری هرجا اس اچ بود( ش) بخون ،بله میشه قاعده یاد داد به بچه ولی چه لزومی داره که ما بخواهیم قاعده یاد بدیم به بچه ای که هنوز زبان را یاد نگرفته و خیلی مسائل از این دست..
یه مثال دیگه براتون بزنم، C حرف "سی" مثلاً میاد و میگه سی(C) سی(C) حرف c رو نشون میده توی روش فونیکس میگه سی، سی، سی ، بعد میگه ک، ک، ک، بعد شروع میکنه به مثال زدن میگه cat, car
خوب حالا این C که شما میگین car, cat از یه طرف که خوب ما یه k داریم صدای (ک) میده،، بچه ی ما میپرسه وقتی که حالا تازه خیلی هم راه افتاد توی این روش این سوال براش پیش میاد که خوب چرا با k نوشته نمیشه؟ ما باید بهش استثنا یاد بدیم بهش قاعده یاد بدیم نه این C هم صدای (ک) میده ،،بچه میگه خیلی خوب این صدای (ک) میده پس این bicycle جریانش چیه؟ دو تا C داره یکیش صدای (س) میده یکیش صدای (ک) میده ،این جریانش چیه؟ این cycle جریانش چیه که c توش هم صدای (س) میده و هم صدای ک! خیلی جاها هم هست که c صدای (س) میده و اینها همش ذهن بچه رو درگیر میکنه چه اون از شما بپرسه چه نپرسه، خوب این چه کاریه؟؟!!
چرا این وقت برای بچه ای که هنوز زبان را یاد نگرفته صرف یک مرحله فراتر از فراگیری زبان بشه؟! چرا صرف فراگیری زبان نشه؟!!..
پیاده سازس از فایل صوتی: سرکار خانم نسرین سلیمانی