١- اگر بر فرض ده ماه است كه فرزند شما هر روز بدون وقفه روزي سه تا چهار ساعت در معرض كارتونهاي طبقه بندي شده مناسب سن خود قرار دارد، تازه سن زبان دوم فرزند شما ١٠ ماهه است. از يك نوزاد ده ماهه در زبان مادري چه توقعي داريد؟
٢- اگر فرزند شما از بدو تولد هر روز سه چهار ساعت در معرض صوت و تصوير مناسب سن خود بوده و حالا يك سال و نيمه است، فرزند شما هنوز به سن شكوفايي زبان نرسيده است!
٣- با نزديك شدن به آغاز سال تحصيلي جديد و فصل ثبت نام ها جدّاً مراقب باشيد كه فرزند خود را در مهد هايي كه سيستم آموزش زبان دارند ثبت نام نكنيد! بهترين مهد براي فرزند شما مهدي است كه هيچ برنامه آموزش مستقيم زبان انگليسي نداشته باشد! و از همه بدتر، ترجمه، خواندن و نوشتن! آفت هاي بزرگ دوزبانه شدن بچه ها هستند! (هرچند كه همه مهدها ادعا مي كنند كه ما آموزش مستقيم نداريم اما واقعيت جز اين است و آموزش مستقيم با رنگ و لعاب بازي صورت مي گيرد!)
با ترجمه، آموزش، كتاب درسي و خواندن و نوشتن شايد بچه اي زبان دوم را ياد بگيرد اما هرگز دوزبانه نمي شود و روند دوزبانه شدن او هم تخريب مي شود.
٤- فراگيري خواندن بايد پس از فراگيري زبان و فراگيري نوشتن پس از فراگيري خواندن صورت گيرد! خوندن كتاب انگليسي و استفاده از روشهايي براي ياد دادن خواندن به بچه هايي كه هنوز به زبان تسلط نسبي پيدا نكرده اند اشتباه محض است! تنها كاري كه در ابتداي راه مي توانيد انجام دهيد علاقه مند كردن كودك به كتاب از طريق خواندن كتاب فارسي و مانوس كردن او با پديده اي به نام كتاب است تا همان يار مهربانش شود! بگذاريم بچه ها به عنوان بازي كتاب ورق بزنند، خط خطي بكنند، پاره كنند و پس از دو سال اگر هر روز به طور مداوم در معرض كارتونهاي طبقه بندي شده مناسب سن خود بودند، آنوقت كارتونهايي كه آموزش غير مستقيم خواندن را در خود دارند اضافه كنيم و كتابهاي داستان بسيار ساده اي را در اتاقشان قرار بدهيم! ( تاكيد مي كنم: بعد از دوسال به طور مداوم در معرض بودن)
٥-اصلا براي نوشتن فرزندتان را تشويق نكنيد اما اگر قلم كاغذ خواست در اختيارش قرار بدهيد تا هر كاري دلش خواست انجام دهد و ابدا او را تصحيح نكنيد و مثلا نگوييد B را برعكس نوشته اي! براي ياد گيري نوشتن هييييچ عجله اي نيست و اين بهتر است در هشت نه سالگي پس از يادگيري نوشتن فارسي اتفاق بيافتد. گمان نمي كنم ضرورتي براي نوشتن كتاب يا مقاله توسط فرزند شما تا آن زمان وجود داشته باشد!!! آنچه لازم است جذب زبان است كه بيشتر از طريق گوش و شفاهي صورت مي گيرد و در سالهاي بالاتر خواندن هم به روشهاي جذب اضافه مي شود و نوشتن در مرحله اي مورد نياز است كه توليدات فكري فرد نيازمند ثبت و ضبط شدن باشد!
٦-در صورت ديدن پيشرفت فرزندتان در زبان دوم و شنيدن كلمات يا جمله هايي كه انتظار شنيدنشان را نداشتيد، اصلا آشكارا ذوق و تشويق نكنيد! نهايتا يك لبخند بزنيد و دست نوازشي روي سرش بكشيد. آن هم وقتي كه ديگر نمي توانيد جلوي خودتان را بگيريد!
٧- به هيچ عنوان حتي يك كلمه را براي فرزندتان ترجمه نكنيد! (متاسفانه كنار گذاشتن اين عادت مخرب براي كساني كه آن را انجام داده اند بسيار دشوار است و فرزندان اين افراد بدعادت شده اند!) ترجمه هيچ جمله يا كلمه اي را از او نپرسيد و به هيچ شيوه اي چه مستقيم و چه غير مستقيم از او امتحان نگيريد و آزمايشش نكنيد! چون هنگامي كه تشويق مي كنيد يا دانستن چيزي را تست مي كنيد؛ در نهايت روند را برايش آگاهانه مي كنيد و همه چيز خراب مي شود و مي رود پي كارش و ديگر فرق چنداني با كلاس زبان رفتن نخواهد داشت!
٨- به هيچ عنوان و به هيچ وسيله اي به روي فرزندتان نياوريد كه به طور غير مستقيم با هدف يادگيري از جانب شما در معرض كارتونها قرار گرفته است! حتي وقتي فرزندتان دور و بر شماست در مورد اين روش با كسي صحبت نكنيد! حتي پشت تلفن! اگر كسي در حضور او در مورد اين روش از شما چيزي پرسيد در گوشي جوابش را بدهيد! حتي وقتي كه فكر مي كنيد بچه ها دارند بازي مي كنند؛ هم به حرفاي شما پشت تلفن گوش مي دهند هم صداي كارتون را با دقت گوش مي دهند و هم با خودشان حرف مي زنند!
٩-هيچ وقت از فرزندتان نخواهيد جلو خودتان يا كس ديگري چيزي به زبان دوم بگويد!
١٠- در صورتي كه فرزندتان خودش به طور ناخودآگاه مقابل ديگران چيزي به زبان دوم گفت؛ و آنها خود متوجه شدند؛ قوياً مانع اين شويد كه آنها با او به زبان دوم حرف بزنند يا از او ترجمه بپرسند!
من آنچه شرط بلاغ است با تو بنمودم!
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال!
علی امینی