به راستی وجه تمایز انسان و حیوان در چیست؟ بسیاری از فیلسوفان تفاوت انسان و حیوان را در همین داشتن زبان دانسته اند و به همین خاطر انسان را حیوان ناطق لقب داده اند! البته اگر دقت کنیم حیوانات هم با آواهایشان با هم ارتباط برقرار می کنند اما زبان حیوانات در مقایسه با زبان بشری پیچیدگی و در نتیجه کارآمدی چندانی ندارد و به همین دلیل حتی حیوانات اجتماعی هم نتوانسته اند اجتماعات خود را مانند اجتماعات بشری گسترش دهند.
اما اگر بخواهیم به دنبال تمایز عمیق تری میان انسان و حیوان بگردیم باید بگوییم که انسان حیوان ابزار ساز است. تقریبا می توانیم بگوییم که حیوانات برای غلبه کردن بر مشکلات و رفع نیازهایشان تنها از چنگ و دندان خود یعنی اعضای بدنشان استفاده می کنند اما انسان ها از میلیون ها ابزار ساده و پیچیده بهره می برند.
قدیمی ترین ابزار کشف شده که مورد استفاده گونه های انسانی قرار می گرفته؛ تکه سنگ تراش خورده ای است به نام اُلدُوان مربوط به دو و نیم میلیون سال پیش است که از دره ای به همین نام در مهد پیدایش بشر یعنی قاره آفریقا به دست آمده است. گونه های انسانی اولیه از این ابزار برای کندن پوست حیوان شکار شده و قطعه قطعه کردن پوستش استفاده می کرده اند. در واقع این ابزار کارکرد چاقو و ساطور امروزی را داشته است. اما تمایل سیری ناپذیر بشر برای پیشرفت باعث شد که به ساخت همین ابزار ابتدایی قانع نباشد و در طول این دو و نیم میلیون سال بشر همواره ابزارهای پیشرفته تری که زندگی او را بهبود بخشیده اختراع کرده است و همواره تا زمانی که انسان باقی باشد، همچنان به دنبال تکمیل ابزارهای پیشین و اختراع ابزارهای جدید خواهد بود.
همه ابزارهای بشر مثل چاقو و ساطور و اتومبیل ملموس نیستند و انسان برای رفع نیاز های اجتماعی خود ابزارهای ناملموس و فرهنگی بسیاری را اختراع کرده است که مهم ترین ابزار ناملموسی که بشر تا کنون اختراع کرده زبان است! به عقیده من زبان مهم ترین اختراع بشر از آغاز تا امروز است چون از آن جا که زبان وسیله ی اندیشیدن و نیز وسیله ی انتقال افکار و ارتباط است اگر زبان نبود تفکر انسان رشد نمی کرد و همچنیم نمی توانست محصول فکر و تجربه خود را به دیگران منتقل کند! در نتیجه امکان به وجود آمدن علم و انتقال آن به نسل های بعدی برای استفاده و توسعه ی آن وجود نداشت و همین مانع به وجود آمدن اختراعات پیشرفته و ملموس دیگر نیز می شد! به زبان دیگر می توان گفت که مادر اختراعات بشری تفکر، تولید علم و انتقال آن است و ابزار تولید و انتقال تفکر و علم نیز زبان است!
به دنبال اختراع زبان بشر ابزار های ناملموس دیگری چون آداب و رسوم، قوانین، هنجارها و ... را نیز اختراع کرده است. روش های آموزش و تدریس هر مهارتی از جمله زبان هم جزو ابزارهای فرهنگی و ناملموس بشری به شمار می آیند. و همانگونه که در مورد ابزارهای ملموس هیچ گاه نمی توانیم ادعا کنیم که بشر بهترین و کامل ترین ابزارهای مورد نیاز خود را ساخته است و دیگر ابزاری برای اختراع شدن یا بهبود یافتن کارایی باقی نمانده است؛ در مورد ابزارهای ناملموس نیز نمی توانیم چنین ادعایی را داشته باشیم. خود زبان به عنوان مهم ترین ابزار ناملموس انسان، همواره در حال ساده تر و در عین حال قدرتمند شدن بیشتر و بیشتر است. آداب و رسوم و قوانین در گذر زمان و به دنیال تغییر نیازهای آدمیان تغییر کرده و کارآمدتر می شوند و روش های آموزشی از جمله متدهای آموزش زبان هم پیوسته در حال تغییر و تحول هستند. اگر به شیوه های آموزش زبان خارجی در ایران نظر افکنیم می توانیم به یاد بیاوریم که هر از چندگاهی نام روشی جدید با ادعای اینکه کارآمدترین روش موجود است به گوشمان برخورد کرده است و چه بسا که ترویج دهندگان هر روش جدید، روش های پیشین را هم ناکارآمد معرفی کرده و می کنند.
پس هیچ کس هیچ گاه نمی تواند ادعا کند که به بهترین روش آموزش زبان دست یافته است و بر اساس رشد دانش بشر دستاوردها و اختراعات ملموس و ناملموس او هم روز به روز بهینه تر و روزآمدتر شده و خواهد شد!